دانشیار، گروه روانشناسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
چکیده: (2641 مشاهده)
سابقه و هدف: تالاسمی نوعی بیماری خونی ژنتیکی مزمن ناشی از کمبود ساخت یک یا چند زنجیره پلیپپتید گلوبین است که بر اساس قوانین ژنتیک مندلی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مقابلهای معنوی بر خودکارآمدی درد بیماران تالاسمی شدید است.
مواد و روشها: روش این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمام بیماران تالاسمی شدید بودند که در شش ماهه اول سال 1397 بهصورت هفتگی برای درمان و خونگیری به مرکز تالاسمی بیمارستان شهر چابهار مراجعه کرده بودند. در این پژوهش 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 15 نفره (گروه مهارتهای مقابلهای معنوی و کنترل) جایگزین شدند. اعضای گروه آزمایش در طول 8 جلسه هفتگی تحت آموزش مهارتهای مقابلهای معنوی نوری و بوالهری (1390) قرار گرفتند. از پرسشنامه خودکارآمدی درد PSEQ برای جمعآوری دادهها استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای توصیفی و تحلیل کوواریانس یکمتغیره انجام گرفت.
یافتهها: نتایج آمار توصیفی و نمرات خودکارآمدی درد شرکتکنندگان در این مطالعه گویای بهبود وضعیت افراد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. نتایج آزمون t نیز نشان داد آموزش مهارتهای مقابلهای معنوی موجب بهبود معنادار میانگین نمرات خودکارآمدی درد در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (01/0P<).
استنتاج: بر اساس نتایج این پژوهش، مهارتهای مقابلهای معنوی در بهبود خودکارآمدی درد در بیماران تالاسمی شدید مؤثر بوده است. پیشنهاد میشود در کنار درمانهای دارویی، آموزش مهارتهای مقابلهای معنوی نیز ارائه شود.