Sharifi Saki S, Alipour A, AghaYousefi A, Mohammadi M R, Ghobari Bonab B. Relationship of Attachment Styles to God and Depression with Death Anxiety as a Mediator among Women with Breast Cancer. JRH 2020; 7 (2) :1-11
URL:
http://jrh.mazums.ac.ir/article-1-714-fa.html
شریفی ساکی شیدا، علیپور احمد، آقایوسفی علیرضا، محمدی محمدرضا، غباری بناب باقر. سبکهای دلبستگی به خدا و افسردگی با میانجیگری اضطراب مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان. دین و سلامت. 1398; 7 (2) :1-11
URL: http://jrh.mazums.ac.ir/article-1-714-fa.html
1- دکتری روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده: (3949 مشاهده)
سابقه و هدف: سرطان پستان شایعترین نوع سرطان در میان زنان بوده و درصد زیادی از مرگ و میرهای ناشی از سرطان را به خود اختصاص داده است. این نوع سرطان، بار منفی زیادی را برای بیماران به همراه دارد و میتواند منجر به افسردگی شود. در این ارتباط، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای دلبستگی به خدا با افسردگی در زنان مبتلا به سرطان پستان با متغیر میانجی اضطراب مرگ در ارتباط با بیماران مبتلا به سرطان پستان شهر تهران انجام شد.
مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش توصیفی حاضر که از نوع همبستگی میباشد را کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به "مرکز پزشکی مهدیه" و "بیمارستانهای امام خمینی، فیروزگر و پارس" تهران در سال 1396 تشکیل دادند. با استفاده از فرمول کوکران، 397 نفر از این افراد بهصورت در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای پژوهش که عبارت بودند از: پرسشنامه افسردگی Beck (BDI-II: Beck Depression Inventory) (2001)، پرسشنامه سبک دلبستگی به خدا Rowat و Kirkpatrick (2002) و پرسشنامه اضطراب مرگ Templar (1979) پاسخ دادند. در انتها، دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری به وسیله نرمافزار آماری smart PLS تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافتهها: یافتهها نشان دادند که سبکهای دلبستگی به خدا و اضطراب مرگ، توانایی پیشبینی افسردگی در زنان مبتلا به سرطان پستان را دارند (05/0P<). همچنین مشاهده گردید که با درنظرگرفتن متغیر اضطراب مرگ بهعنوان متغیر میانجی، روابط بین سبکهای دلبستگی به خدا و افسردگی تعدیل میگردند (05/0P<).
استنتاج: نتایج حاکی از آن بودند که هرگونه دلبستگی به خدا موجب کاهش افسردگی در زنان مبتلا به سرطان پستان میشود؛ درحالی که وجود اضطراب مرگ منجر به افزایش میزان افسردگی میگردد؛ از این رو پیشنهاد میشود که در مداخلات تکمیلی، این دو عامل مورد توجه کادر درمانی قرار گیرند.